دومین واکسن
خوشگل خاله این دومین بار که واکسن میزنی. دیروز با خاله ساناز و مامان رفتی واکسن بزنی. از تعریفاشون اینه که دکترا میگفتن دختر خوشگل ما خیلی صبوره و مثل بقیه نی نی ها گریه نکرد و نترسید .فقط وقتی واکسن زدن از سوزش آمپول گریه کردی و بعدش هم شیرخوردی و سریع آروم شدی. تا خونه آروم بودی اما بازم پاهای نازت درد گرفت و گریه کردی ، همش تو بغل مامان و خاله ساناز بودی .مامان سمیه همش غصه میخورد که دخترش گریه میکنه اما ته دلش خوشحال بود که هیچ وقت مریض نمیشی ، بابا رضا هم کلی ناراحت بود که گل دخترش گریه میکرد. کلی برات شعر خوندن و باهات حرف زدن تا آروم شی و درد رو فراموش کنی . دیروز کمپرس یخ داشتی و امروز کمپرس آب گرم. ان شالله که هیچ وقت...
نویسنده :
ساناز و معصومه
14:47