دلمون تنگ شد
سلام خاله جون.
دیروز بعد از 2 روز که رفتید خونتون انقدر دلمون برات تنگ شد که نگو .البته دلمون واسه بابا و مامانی هم تنگ شد. آخه با مامان سمیه خیلی کیف میده ، خوش به حالت که همش پیش همید.
خونمون ساکت شد .
آخه وقتی مهمون از خونه میره ، خونه ساکت میشه و همه میرن سراغ کارای خودشون . خب فرشته کوچولو رفته دیگه.
تازه مامان سمیه گفت که هر وقت زنگ بزنیم و بگیم دلمون تنگیده ، زودی میاید **
دوباره بیا پیشمون خاله
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی